جدول جو
جدول جو

معنی عشق نامه - جستجوی لغت در جدول جو

عشق نامه
(عِ مَ / مِ)
نامۀ عاشقانه. (فرهنگ فارسی معین). شیفتگی نامه. محبت نامه:
بالای هزار عشق نامه
آراسته شد به نوک خامه.
نظامی
لغت نامه دهخدا
عشق نامه
نامه عاشقانه
تصویری از عشق نامه
تصویر عشق نامه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دفترچه یا ورقه ای که در آن نام زن و شوهر و شرایط ازدواج نوشته می شود، قبالۀ زناشویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب نامه
تصویر شب نامه
هرنوشته ای که شب هنگام و پنهانی میان مردم پخش کنند
فرهنگ فارسی عمید
(شَ مَ / مِ)
نامه که در شب نویسند. نامه که نویسند و در شب منتشر سازند. اختفاء و پنهان ماندن نویسنده و نشرکننده را، نوشتۀ بی امضا شبیه به روزنامه در خدمت یا بیان حال کسی که شبها در خانه ها اندازند. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ / مِ)
پیمان نامه. عهدنامه: برین قیاس بریشان عقد نامه ها مینوشتند و می نهادند و بر آن گواه میگرفتند، و من از عقدنامه ها نسخه ای یافتم در بعضی از دفاتر قدیمۀ عتیقه و آن این است: هذا کتاب لعبدالله بن جعفرالامام المقتدر باﷲ... (تاریخ قم ص 149) ، نامه و قبالۀ زناشوئی. (ناظم الاطباء). دفتر یا ورقه ای که در آن پیمان ازدواج با مشخصات کامل آن درج میگردد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ / رِ)
کسی که عشق را دوست دارد. عاشق پیشه. (فرهنگ فارسی معین). عشق پرداز. (از آنندراج) :
دلی که عشق نبازد ز سنگ خاره بود
چه دولتی بود آن دل که عشقباره بود.
شرف شفروه (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَمَ / مِ)
کتاب و نامۀ عدل:
چو دست را به قلم برد و عدل نامه نوشت
قلم شود به سر تیغ داد، دست ستم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ مَ / مِ)
نامۀ اعمال. (آنندراج). شهادت نامه. (ناظم الاطباء). کارنامه. نامۀ عمل:
نعوذ باﷲ اگر روز حشر طی نکند
شفاعت تو عمل نامۀ اناث و ذکور.
عرفی (از آنندراج).
، اجاره نامه، حکم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پَ شَ / شِ مَ / مِ)
سیاهه و ریز تمام جهیز عروس که به امضای داماد رسانند و به کسان عروس دهند. صورت و سیاهۀ اسباب و جهاز زن که ب خانه شوی آرد
لغت نامه دهخدا
تصویری از عهد نامه
تصویر عهد نامه
پیمان نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب نامه
تصویر شب نامه
نوشته بی امضا شبیه به روزنامه که شبها در خانه ها اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقد نامه
تصویر عقد نامه
پیمان نامه، عهد نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشق باره
تصویر عشق باره
کسی که عشق را دوست دارد عاشق پیشه
فرهنگ لغت هوشیار
صورت و سیاهه جهیز و اسباب زن که بخانه شوهر برند و بامضای داماد رسانند
فرهنگ لغت هوشیار
((پَ ش ِ مِ))
صورت و سیاهه جهیز و اسباب زن که به خانه شوهر برند و به امضای داماد رسانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب نامه
تصویر شب نامه
((~. مِ))
هر نوشته ای که شب هنگام و پنهانی میان مردم پخش کنند
فرهنگ فارسی معین